عالمی که قبل انقلاب برای تبلیغ دین و به توصیه علمای قم به منطقه زادگاه شاه رفت و ماندگار شد +خاطرات و تصاویر

عالمی که قبل انقلاب برای تبلیغ دین و به توصیه علمای قم به منطقه زادگاه شاه رفت و ماندگار شد +خاطرات و تصاویر

بسمه تعالی

پرداختن به زندگی عالم و مجاهد مبارزی که از سال ۱۳۵۳ و در سالهاییکه کشور تحت سلطه رژیم شاهنشاهی بود به درخواست آیت الله آملی و توصیه آیت الله مرعشی نجفی ره و دیگر علمای بزرگ قم به دیار غربت کوچ کرده و در راه مبارزه با رژیم پهلوی و تبلیغ دین اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران تلاش کرد کار راحت و آسوده ای نیست و نمیتوان جان مطلب را ادا کرد ولی بنا بر وظیفه و معرفی عالمان روستای متکازین به گوشه هایی از زندگینامه حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج سید خضرالله کریمی الحسینی می پردازیم .
نگاهی گذرا به زندگی روحانی مبارز و مجاهد خستگی ناپذیر حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید خضرالله کریمی حسینی

بخش اول : تولد و نسب
حاج آقا کریمی حسینی در. اول دی ماه سال ۱۳۲۲ شمسی در روستای متکازین از توابع شهرستان بهشهر در خانواده ای کشاورز و مذهبی به دنیا آمدند . ایشان از سادات میرامینی در روستا بوده. که بنا به فرمایش مرجع عالیقدر آیت الله العظمی مرعشی نجفی ( ره) از ذریه امام سجاد و معروف به سادات حسینی می باشند .
بخش دوم : تحصیلات و اساتید
در کودکی به مکتب خانه محل رفت تا قرآن بیاموزد استاد مکتب مرحوم سید امرالله بابازاده زحمت بسیاری در تربیت و آموزش ایشان کشید تا قرائت قران را خوب آموخت. پس از آموزش قرآن در نوجوانی به نوکنده رفت تا درس حوزوی ودینی را بیاموزد از این رو نزد فقیه دانشمند و عالم پرهیزکار حضرت آیت الله نصیری ( رحمت الله علیه) کسب فیض نمود.
اایشان سپس برای ادامه تحصیلات دینی به حوزه علمیه قم هجرت نمود و نزد اساتید بزرگی چون آیت الله العظمی گلپایگانی _ آیت الله العظمی مرعشی نجفی _ آیت الله العظمی شیخ هاشم آملی_ آیت الله العظمی مکارم شیرازی_ آیت الله العظمی فاضل لنکرانی_ آیت الله العظمی سبحانی.. آیت الله العظمی سلطانی ” طباطبایی” ( پدرخانم مرحوم حاج احمد آقاخمینی) تلمذ فرمود.
حاج آقا در یادگیری دروس استعداد خوبی داشتند و تمام دروس حوزوی را تا سطح خارج با موفقیت سپری کرد.
ایشان در سال ۱۳۵۳ از سوی مرجع تقلید و استادش آیت الله آملی لاریجانی و برخی مراجع دیگر به منطقه شیرگاه سوادکوه اعزام شدند
بخش سوم : تبلیغات دینی و فعالیت سیاسی قبل از انقلاب
درسال ۵۳ از سوی مراجع بزرگ قم برای تبلیغ دین به شیرگاه سوادکوه اعزام گردید. تا آن زمان مردم شیرگاه از تظاهرات ضد دولت شاه خبری نداشتند و شهری بود که بستگان شاه و دوستداران آن در آنجا زندگی می کردند. از این رو تبلیغ دین و آگاهی دادن مردم از فساد دربار کار بسیار سخت و خطرناکی بود. به همین دلیل بسیاری از طلاب و روحانیون از رفتن به این منطقه خودداری می کردند. در چنین شرایطی آقا با خانواده از قم وارد شیرگاه شدند. در خانه ای کنار راه آهن که مخصوص سکونت روحانیون بود ساکن شد. شیرگاه از نظر فرهنگی و دینی چندان شهر پیشرفته ای نبود اما زمینه جذب نیروها بویژه جوانان به مسجد و آداب وسنن مذهبی مهیا بود ظاهرا نیاز به فردی داشت که راه را نشان دهد. به همین خاطر حاج آقا با ورودش به شیرگاه ابتدا با چند نفر از بزرگان و با تجربه شهر آشنا شده و از طریق آنها جوانان منطقه را به همکاری و همیاری فرا خواند . کم کم مخفیانه اعلامیه های امام خمینی را که پیامهای بیدار گرانه ای برای مردم بود وارد شهر و انتشار دادند و بدین صورت فعالیت سیاسی خود را آغاز نمودند. در کوچه پس کوچه های شهر افراد مست و لایعقل و شرابخوار پرسه می زدند و رفت و آمد زنان و بچه ها را با مشکل و خطر همراه کرده بود. در سال ۵۶ حاج آقا یکی از مشروب فروشی های معروف شهر را پس از توبه دادن صاحب آن تعطیل کرده و پس از آن به فروشگاه لوازم خانگی تغییر داده شد. حاج آقا کریمی حسینی به خاطر روابط دوستانه و همراه با تواضعی که داشتند توانستند بر تعداد حامیانش بیفزاید . به همین دلیل مخالفانش و هواداران نظام شاهنشاهی عده ای را تحریک کرده تا منزل آقا را سنگ باران کنند که این کار بارها تکرار شد و خانواده اش هیچ امنیتی نداشتند. آسایش آنها به هم خورد. چندین بار هم حاج آقا در منابر مسجد و اطراف شهر دولت فاسد پهلوی را معرفی کرد و بر علیه نظام طاغوت سخن گفت و این امر باعث شد تا از سوی ماموران دولت بازداشت شود . . گاهی به مناسبتهای مختلف از سوی مقامات دولتی برای نیایش شاه دعوت می شد که به بهانه های گوناگون از شهر خارج می شد. درسال ۵۷ که دیگر انقلاب به اوج خود رسید و سختگیریها هم بیشتر شد برای داشتن امنیت حاج آقا خانواده اش را به بهشهر انتقال داد و خود مدتی تنها در شیرگاه به کارش ادامه داد تا اینکه خود نیز مصلحت دید اندکی دور از شیرگاه باشد و زمان پیروزی انقلاب در بهشهر همراه دیگر علماء شهر در صحنه حاضر شد. پس از پیروزی انقلاب تعدادی از مردم شیرگاه برای بازگرداندن آقا به بهشهر آمدند و ایشان را به شیرگاه برگرداندند.
بخش چهارم : اتفاقات پس از انقلاب و درگیری با گروهکها
پس از پیروزی انقلاب اسلامی . امام امت برای بازسازی کشور وکمک به محرومان کشور ونیز کنترل امور نظام امر به تشکیل جهاد سازندگی و کمیته امداد و نهادهای دیگر را دادند. حاج آقا نیز در شیرگاه جهادسازندگی را تشکیل داد و گروهی از جوانان را به یاری طلبید وفعالیتهای سازندگی وعمران وآبادی مناطق محروم آغاز شد. ایشان در همان اوایل انقلاب به همت برخی از جوانان انقلابی با هزینه شخصی خود زادگاهش روستای متکازین را آب رسانی نمود. در خود شیرگاه و اطراف آن نیز خدمات ارزنده ای را ارائه دادند. سپس به امر امام بسیج مستضعفین شکل گرفت که با همت ایشان این نهاد مردمی نیز در منطقه شیرگاه شکل گرفت . پس از آن هم نهضت سواد آموزی جهت ریشه کندن بی سوادی احیا شد. یکی دیگر از نهادهای مهم وتبلیغی که در همان اوایل فعالیتش را آغاز نمود حزب جمهوری اسلامی بود که دبیرکل آن شهید مظلوم آیت الله دکتربهشتی بود . حاج آقا کریمی حسینی هم در شیرگاه به کمک چند جوان فعال وانقلابی این نهادرا تشکیل داده و شروع به فعالیت نمود. حزب جمهوری اسلامی شیرگاه :book:وو توجه به شرایط و موقعیتش یکی از فعالترین نهادهای کشور مطرح شد و این باعث شد که مورد توجه ولطف آیت الله بهشتی قرار گیرند. لازم به ذکر است که بسیاری از فعالیتهای سیاسی واجتماعی که در شیرگاه جای مناسبی وجود نداشت در منزل حاج آقا برگزار می شد.
در سالهای ۵۸ تا پایان سال ۶۰ گروهکهای ضد انقلاب و دست نشانده استکبار شرق و غرب در نقاط مختلف ایران برای تخریب چهره انقلاب و نابودی آن دست به فعالیتهایی گسترده زدند که یکی از مراکز مهم تبلیغاتی آنها در منطقه شیرگاه بنا نهاده شد. حاج آقا علاوه بر اینکه باید در ارگانهای مختلف امورات سیاسی و اجتماعی را تحت نظر داشتند باید در مقابل نقشه های گروهکها نیز فکری می کردند. ترور شخصیتهای کشوری و افراد صاحب نفوذ مردمی از جمله فعالیتهای گروهکها بود که در سال ۵۹ و ۶۰ به اوج خود رسید . دولت مردان نیز برای سر پا بودن حکومت اسلامی که تازه شکل گرفته بود دستور داشتند که محکم وقاطعانه در مقابل توطئه های گروهکها بایستند. لذا آنهایی که به خیانت مردم و کشور متهم می شدن دستگیر و حکم اعدام صادر می شد . افراد فریب خورده شیرگاه نیز از این امر مستثنی نبودند. برای بسیاری حکم جلب و اعدام از سوی مراجع قضایی به اطلاع مردم رسید. در این بین بسیاری از جوانان بدون آگاهی لازم. و ناخواسته به این گردهکها پیوسته بودند که از عواقب آن خبری نداشتند. اینجا بود که حاج آقا به میدان آمد وبه مراجع قضایی و مسئولین ذیربط اعلام کرد که این جوانان را به من واگذار کنید که آنها از خانواده محترمند و ناآگاه بودند. با آنها صحبت می کنم و راه نجاتی را بیابم. با آن جوانان مناظره کرده و عده ای را متوجه اشتباهاتشان کرد. این جوانان سپس در مسجد جامع در حضور مردم توبه نموده واز کارهایشان ابراز پشیمانی کردند. بدن ترتیب آنها از مرگ و اعدام نجات یافته و به آغوش خانواده شان برگشتند. نقشه های دشمن داخلی ( گرهکها) برای از بین بردن مردم وشخصیتهای تاثیرگذار در هر منطقه به شیرگاه هم رسید و گروهی شبانه از دیوار بیت آقا بالا آمده تا نقشه خود را عملی کنند که حاج آقا و حجت الاسلام شفایی که آن زمان از مسئولین بسیج هم بودند متوجه شده و مجبور به فرار گشتند. بالاخره گروهکها به جنگلها پناه برده و کم کم آثارشان از بین رفت . این ایام به گونه ای گذشت که به بخش کوتاهی از آن اشاره شد.در قسمت بعد به وقایع زمان ۸سال دفاع مقدس ونقش حاج آقا کریمی حسینی در آن خواهیم پرداخت.
بخش پنجم : دوران ۸ سال دفاع مقدس
قبلا اشاره شد که در سالهای ۵۸تا۶۰ گروهکهای مختلفی با خط مشی فکری ضدانقلابی جهت سعی در ایجاد آشوب و کسب فعالیت وقدرت در کشور را داشتند که یکی از پایگاههای آنها در شیرگاه بوده که با هوشیاری مردم و رهنمودهای حاج آقا کریمی حسینی که درآن زمان تنها روحانی مؤثر و فعال منطقه بود مجبور به شکست شدند. با وجود مشکلات داخلی در سال ۵۹ یعنی آخر شهریور جنگ ایران و عراق به سرکردگی آمریکا نیز آغاز شد. مردم شهرها به پایگاههای بسیج روی آمده. تا آموزش نظامی ببینند و با آمادگی لازم از میهنشان دفاع کنند. منطقه سوادکوه وشیرگاه هم از این وضعیت مستثنی نبود. جوانان و نیروهای حزب اللهی به امر رهبر کبیر انقلاب روی به جبهه ها آوردند تا در دفاع وحفظ سرزمینشان سهمی داشته باشند. مردم شیرگاه هم برای کمک به رزمندگان اقداماتی را آغاز کردند . یکی از کارهایشان تشکیل ستاد کمک رسانی به رزمندگان( ستادپشتیبانی جنگ) بود که بایستی غذا و پوشاک و وسایل ضروری را تهیه و به مناطق جنگی می فرستادند . حاج آقا هم مرز جمع آوری کمکهای مردمی را در خانه خود پذیرفتند و مسئول تهیه امدادهای بانوان همسر ایشان بودند که در خانه شان نان پخت میشد و همچنین مواد غذایی جمع آوری شده در همینجا بسته بندی می گردید. حاج آقا هم بارها وسایل جمع آوری شده را با ماشین شخصی و هزینه خود به مناطق مناطق جنگی میبردند. حضور فعال حاج آقا در جبهه ها و دلگرمی بخشیدن به رزمندگان اسلام و سخنرانی برای آنها از جمله نقش های موثر ایشان در ۸سال دفاع مقدس بود..حاج آقا چندین بار در منطقه ایلام که برای تبلیغات رفته بود مهمان مرحوم آیت الله حیدری نماینده ولی فقیه وامام جمعه ایلام می شد . آیت الله حیدری پیرمرد باصفا و عارفی بودند که در منطقه خود حضور با برکتی داشتند. حاج آقا کریمی حسینی در سالهای متوالی در مناطق غرب و جنوب کشور حضور فعال داشتند . البته ناگفته نماند باهمت مردم و نظارت حاج آقا ستاد پشتیبانی شیرگاه یکی از ستادهای نمونه کشور به حساب می آمد. در بهار سال ۶۶ آقا و فرزندانش توأمان در مناطق جنگی بودند. که پس از بازگشت از منطقه سفری به قم داشتند که. در برگشت خودروی ایشان در جاده فیروزکوه واژگون شده و همسر مکرمه اش مرحوم گشته و خود نیز از ناحیه پا ولگن مصدوم گردید. خانواده اش هم به صورت سطحی مجروح شدند. از اینجا زندگی ایشان متحول گشته و مرحله تازه ای را تجربه می کرد. انشالله در قسمت بعد گوشه های دیگری از زندگی ایشان نگاشته می شود
بخش ششم : اواخر جنگ و حضور فعال در اجتماع
همانطور که در قسمت قبل اشاره گردید. بهار سال ۶۶ حاج آقا پس از بازگشت از منطقه جنگی با خانواده به زیارت حضرت معصومه( س ) در قم مشرف شدند ودر بازگشت در جاده فیروزکوه بر اثر واژگونی خودرو همسرش را از دست داده و خود نیز از ناحیه لگن و پا دچار مصدومیت شدید شدند. مدتی در یکی از بیمارستانهای بابل بستری بودند و پس از گذشت دوران نقاهت دوباره فعالیت اجتماعی و مذهبی اش را آغاز نمودند. سال ۶۷ که با قطعنامه شورای امنیت پایان جنگ اعلام شد . کم کم دغدغه کمک به جنگ و جبهه تمام شده و بایستی بیشتر به عمران و آبادی شهرها و مناطق مسکونی و روستاها پرداخته می شد . پس از پایان جنگ در واقع دور تازه ای در زندگی مردم شروع گردید. پس از مجادله با گروهکهای داخلی و جنگ تحمیلی جامعه رو به آرامش و امنیت میرفت. تا اینکه درخرداد ۶۸ رهبر کبیر انقلاب بر اثر بیماری از میان مردم پر کشید وبه ملکوت اعلی پیوست. غم واندوه تمام ایران و جهان اسلام را فرا گرفت. تمام شهرهای ایران به سوگواری امام امت پرداختند. حاج آقا کریمی حسینی هم در مسجد جامع مجالس متعددی برپا کرد و در منابر مختلف از فضایل و نقش ارزنده امام راحل در جامعه سخن گفت وبه روضه خوانی پرداخت. با معرفی و انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران باعث تسلی خاطر امت ایران گردید.
در این گیرو دار عده ای دنبال کسب عنوان و پست های مختلف بودند و عده ای نیز به دنبال تشریفات ظاهری دنیا. اما حاج آقا کریمی حسینی همچنان در بین مردم به فکر رفع مشکلات آنان قدم بر می داشت نه دنبال ثروت بود نه دنبال مقام و منصب خاص. بارها برای تصدی ریاست دادگستری استان و مسئولیتهای دیگر نهادها به وی پیشنهاد داده شد ولی نپذیرفتند. اما برای همکاری و راهنمایی دعوت آنان را می پذیرفت.
از جمله فعالیتهای اجتماعی وسیاسی ایشان در جامعه حضور در ارگانها و نهادها وادارات شهر و استان بوده که به نمونه هایی از آن اشاره می گردد. در مناسبتها و برنامه های ویژه ارگانه و ادرات دولتی از وی برای سخنرانی و تبلیغ دین دعوت می کردند. پادگانهای نظامی . سپاه پاسداران. اداره آموزش وپرورش. شهرداری. فرمانداری . جهاد سازندگی . اداره محیط زیست. و…..یا برای سخنرانی و یا کلاس عقیدتی برای ایشان مهیا بود . اکثر جلسات اداری جهت رفع مشکل مردم محروم منطقه و عمران وآبادی شهر شرکت داشته و رهنمودهای لازم را به مسئولین می داد. بنا به سفارش و وصیت امام امت که روحانیون نباید به تجملات مادی دلبستگی پیدا کنند. ایشان زندگی بسیار ساده و دور از تجملات را تجربه می کنند وهمچنان ساده و بدون ادعا میان مردم هستند. نه ثروتی اندوخته و نه دنبال قدرت خاصی بوده است. /
مدتی است که ایشان به علت بیماری های مختلف حال مساعدی ندارد و اینک به خاطر سکته مغزی در نقاهت و استراحت به سر می برند. از همه عزیزان و خوانندگان برای شفای کامل ایشان التماس دعا داریم .

                      *******              عکس هایی   *******              *****

حاج آقا کریمی حسینی در طول زندگی اش تاکنون بارها دچار سانحه تصادف شدند که به لطف خداوند بزرگ توانستندبه حیات و فعالیت سیاسی و اجتماعی اش ادامه دهند.
۱- در سال ۱۳۶۰ برای گرفتن امتیاز مخابرات و برخی طرحهای دیگر جهت رفاه مردم شیرگاه به قم و تهران سفر کردند وبا مسئولین وقت در جلساتی مشورت نموده و اجازه برنامه های مورد نیاز را دریافت کردند. در بازگشت که شبانه به طرف مازندران حرکت کردند در انتهای شهر تهران بر اثر برخورد سنگی نسبتا بزرگ که ظاهرا از لاستیک کامیونی پرتاب شده بود به سرش اصابت کرده و دچار خونریزی شدیدی گردیدند. بلا فاصله راننده ی آقا خودرو را به طرف بیمارستان به حرکت در آورد و با راهنمایی یکی از افراد سپاه به بیمارستان جرجانی وارد شدند به علت کمبود امکانات سپس به بیمارستان مصطفی خمینی منتقل شد نکته جالب در این واقعه این بود که در عالم بیهوشی صوت تلاوت قرآن از آقا شنیده می شد و باعث تعجب تیم پزشکی و پرستاران گردید. آقا حدود یک ماه در کما و بیهوشی به سر برد. از طرف مراجع بزرگ آن زمان یعنی آیت الله مرعشی و آیت الله شیخ هاشم آملی نمایندگانی برای عیادت و بررسی وضعیت درمانی آقا به بیمارستان آمدند .
خلاصه اینکه ایشان پس از ۴۵ روز با استقبال پر شور مردم شیرگاه سوادکوه با شعار درود بر خمینی . سلام بر حسینی . و صل علی محمد یار امام خوش آمد . وارد شهر گردید .
۲- در سفر دیگر احتمالا سال ۶۲٫ خودروی حامل ایشان ببر اثر سانحه ای واژگون شده و شیشه های خرد شده در بدن وی وارد شد و خوشبختانه از خطر رهایی یافتند.
۳- در تصادفی دیگر هنگامی که خودروی حامل حاج آقا در کنار جاده متوقف شده تا ایراد آن را برطرف کنند. خودرویی دیگرازپشت به خودروی آنها برخورد کرده و حاج آقا با سر به ماشین برخورد نموده و باعث شکسته شدن دندانهایش شد.
۴- سال ۶۶ در بازگشت از سفر قم با اعضاء خانواده در خودروی شخصی اش در گردنه گدوک جاده فیروزکوه دچار سانحه گردیده و ماشین واژگون شده که به فوت همسر ایشان و مصدومیت شدید از ناحیه پا و لگن شدند که مدتها در نقاهت به سر بردند.
با توجه به حوادث و وقایعی که پیش آمده مشیت الهی بر این بود که حاج آقا در میان مردم سوادکوه باشند و به خدماتشان ادامه دهند. انشاالله خداوند به همه ی خدمتگزاران واقعی ملت طول عمر با برکت عنایت فرماید. ….اینک که در بستر بیماری اند از همه التماس دعا داریم. …

خاطره :
در دوران دفاع مقدس هر گاه شهیدی. را می آوردند غالبا حاج آقا کریمی حسینی بر پیکر آنان نماز می گذارد . این در خواست خانواده شهید یا وصیت شهید بوده است.
در اکثر مراسم شهدا سخنران هم حاج آقا بودند و غالبا هم هیچ گاه برای شهدا پول منبر هم نمی گرفتند اگر خانواده های شهدا اصرار هم می نمودند به آنها بر می گرداند . و معتقد بود که در مجلس شهید همه صاحب مجلس اند و شهیدمتعلق به همه هست. درضمن ایشان در منابری که برای خانواده های محروم میرفتند هم چیزی دریافت نمی کرد . این از ویژگی های آقا بود.

دانلود فایل pdf زندگینامه حجه الاسلام کریمی حسینی

تصاویر

حجه الاسلام کریمی حسینی (1)

حجه الاسلام کریمی حسینی (2)

حجه الاسلام کریمی حسینی (3)

حجه الاسلام کریمی حسینی (4)

حجه الاسلام کریمی حسینی (5)

حجه الاسلام کریمی حسینی (6)

حجه الاسلام کریمی حسینی (7)

حجه الاسلام کریمی حسینی (8)

حجه الاسلام کریمی حسینی (9)

حجه الاسلام کریمی حسینی (10)

حجه الاسلام کریمی حسینی (11)

حجه الاسلام کریمی حسینی (12)

حجه الاسلام کریمی حسینی (13)

حجه الاسلام کریمی حسینی (14)

حجه الاسلام کریمی حسینی (15)

حجه الاسلام کریمی حسینی (16)

حجه الاسلام کریمی حسینی (17)

حجه الاسلام کریمی حسینی (18)

حجه الاسلام کریمی حسینی (19)

حجه الاسلام کریمی حسینی (20)

حجه الاسلام کریمی حسینی (21)

حجه الاسلام کریمی حسینی (22)

حجه الاسلام کریمی حسینی (23)

حجه الاسلام کریمی حسینی (24)

حجه الاسلام کریمی حسینی (25)

حجه الاسلام کریمی حسینی (26)

حجه الاسلام کریمی حسینی (27)

حجه الاسلام کریمی حسینی (28)

حجه الاسلام کریمی حسینی (29)

حجه الاسلام کریمی حسینی (30)

حجه الاسلام کریمی حسینی (31)

حجه الاسلام کریمی حسینی (32)

حجه الاسلام کریمی حسینی (33)

حجه الاسلام کریمی حسینی (34)

حجه الاسلام کریمی حسینی (35)

حجه الاسلام کریمی حسینی (36)

حجه الاسلام کریمی حسینی (37)

حجه الاسلام کریمی حسینی (38)

حجه الاسلام کریمی حسینی (39)

حجه الاسلام کریمی حسینی (40)

حجه الاسلام کریمی حسینی (41)

حجه الاسلام کریمی حسینی (42)

حجه الاسلام کریمی حسینی (43)

حجه الاسلام کریمی حسینی (44)

حجه الاسلام کریمی حسینی (45)

حجه الاسلام کریمی حسینی (46)

حجه الاسلام کریمی حسینی (47)

حجه الاسلام کریمی حسینی (48)

حجه الاسلام کریمی حسینی (49)

حجه الاسلام کریمی حسینی (50)

حجه الاسلام کریمی حسینی (51)

حجه الاسلام کریمی حسینی (52)

حجه الاسلام کریمی حسینی (53)

حجه الاسلام کریمی حسینی (54)

حجه الاسلام کریمی حسینی (55)

با تشکر از برادر گرامی آقای سید محمد علی کریمی حسینی که زحمت نوشتن زندگینامه را برعهده داشتند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *